ترکه به شیطان میگه چند تا دخترو گول بزن که باهم حال کنیم
شیطان میگه من بندگی خدارو نکردم بیام کسکشی شمارو بکنم
کور خوندی الاغ
به ترکه میگن چرا انقدر ناراحتی میگن هیچی بابا بادوست دخترم دعوا کردم میگن آخه چرا؟
میگن رفته بودیم کافی شاپ خواستم بگم بریم طبقه بالا دنجه ...زبونم نه چرخید گفتم بریم طبقه بالا جنده
یه روز خر ترکه میمیره و فارسا برای اینکه ترکه رو مسخره بکنن دسته جمعی پامیشن میرن خونه ی ترک برای عزاداری
ترکه میگه بخدا اگه میدونستم خرم این همه فک و فامیل داره یه مجلس عزاداری خوب براش میگرفتم.
یه روز فارسه از ترکه میپرسه شما چرا فارسی بلد نیستین؟
ترکه میگه:ما که حضرت سلیمون نیستیم زبون هر حیوونی رو بلد باشیم.
گرگه حامله میشه، بهش میگن چرا حامله شدی؟
میگه رفتم خونه شنگول و منگول ، گفتم منم مادرتون.
باباشون جدی گرفت
ترکه میره آمپول بزنه. دکتره میگه بزنم راست یا چپ ؟ ترکه میگه کون منو وارد سیاست نکن بزن وسط
گرگه حامله میشه، بهش میگن چرا حامله شدی؟
میگه رفتم خونه شنگول و منگول ، گفتم منم مادرتون.
باباشون جدی گرفت
انواع مرد اروپايي يه زن داره يه دوست دختر زنشو بيشتر از دوست دخترش دوست داره امريكايي يه زن داره يه دوست دختر دوست دخترشو بيشتر از زنش دوست داره ايراني يه زن داره ۳۰سي تا دوست دختر مامانشو بيشتر از همه دوست داره
به ترکه میگن فامیلی خدا چیه؟؟؟میگه نمیدونم ولی شنیدم بعضی ها موقع حرف زدن میگن خدا وکیلی
به علت گرانی تخم مرغ دولت به خروس های مجرد وام ازدواج میدهد
نامزد دختر لره ازش لب میگیره، دختره میگه غلامعلی روم سیاه حامله نشم یه وقت.
یک روز ملا نصرالدین با یکی میخواستند از یک پل رد بشوند ملا به اون میگه بذار من اول رد بشم واگرنه همان کاری را که با نفر قبلی کردم با تو هم میکنم اون مرد میترسه و میذاره ملا اول بره بعد که به اون طرف پل میرسن اون مرد از ملا میپرسه با نفر قبلی چه کار کردی ملا میگه :هیچی اول گذاشتم اون رد بشه بعد خودم رد شدم!
به غضنفر ميگن: دوست داری بابات بميره ارثش به تو برسه؟
ميگه: نه، دوست دارم بکشنش تا ديه هم بگيرم
غضنفر با ذوق به دوستش ميگه : بالاخره بعد از 2 سال اين پازل رو حلش کردم! دوستش ميگه 2 سال زياد نيست؟ غضنفر ميگه: نه بابا رو جعبش نوشته 7 تا 10 سال
دوتا غضنفر تصميم ميگيرن فارسي صحبت كنن اولي ميگه پاشو دومي نميپاشم اولي جواب ميده نگو نميپاشم بگو پاشيده نمي شوم.
يارو تلويزيون رو روشن ميكنه كانال 1: قرآن. كانال 2: قرآن. كانال 3:قرآن. كانال 4: قرآن. كانال 5: قرآن. پا ميشه تلويزيون رو ميبوسهميذاره رو طاقچه!
یک روز یک مرد یک ۲۵ تومانی رو زمین می بینه دولا میشه اون را برداره بعد میگوزه میگه عجب پیشرفتی برای ۲۵ تومنی ام دزدگیر گذاشتند!!!!!!